𝐁𝐞𝐚𝐫𝐭𝐨𝐰𝐧

 

_شهر خرس؛ فردریک بکمن

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Lost Peace
    • Wednesday 13 Mehr 01

    𝐋𝐞𝐦𝐨𝐧

    _اسمت چیه؟

    غریبه، تکه‌ای کیک لیمو توی دهنش گذاشت و با لپ های گرد شده‌اش جواب داد: لیمو!

    _اسمت اینه؟ لیمو؟

    لیمو، کیک رو قورت داد و با بالا انداختن شونه‌اش جواب داد: تو می‌تونی هر چی دلت خواست صدام کنی!

    و حاضر بودم به تمام زندگیم که حتی ذره‌ای برام مهم نبود قسم بخورم، عطر لیمویی غریبه وقتی می‌خندید، بیشتر از قبل شیفته‌ام می‌کرد.

  • ۰
  • نظرات [ ۵ ]
    • Lost Peace
    • Wednesday 13 Mehr 01
    در بطن افکارم؛ جایی که مردمان جامه‌ی خاکستری بر چهره‌ی خویش می‌پوشانند و در حالی که از جام خویش آبیِ آرامش می‌نوشند، چشم هایشان با سبز های دوره‌گردِ قصه‌گو می‌رقصد!
    دنبال کنندگان ۴ نفر
    این وبلاگ را دنبال کنید
    پربیننده ترین مطالب